فهرست مطالب

منظر - پیاپی 4 (بهمن 1388)

مجله منظر
پیاپی 4 (بهمن 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/11/15
  • تعداد عناوین: 27
|
  • سید امیر منصوری صفحه 4
  • صفحه 6
  • صفحه 14
  • علیرضا عندلیب صفحه 18
  • قاسم ملکی صفحه 20
    ابتدا باید دید که منظور از عدم تحقق طرح چیست؟ همانطور که میدانید هر طرح شامل نوع توسعه، جهت آن و اهداف است. بنابراین منظور از عدم تحقق طرح، عدم دستیابی به اهداف آن است. اهداف طرحهای توسعه شهری به جمعیتیپذیری، شبکه دسترسی و معابر،... و خدمات عمومی میپردازد. خدمات عمومی شامل مواردی است که بازار در حالت عادی به آنها گرایشی ندارد. میتوان تحقق هر کدام از این اهداف را جداگانه بررسی کرد: از آنجا که اهداف جمعیتی، بر مبنای وضع موجود تنظیم میشود، ممکن است محقق نشوند. چراکه تضمینی برای تکرار روند کنونی در آینده نیست. به طور مثال طرحهای دهه پنجاه به هیچ وجه مسئله انقلاب و جنگ را درخود ندیده بود و یا طرحهای دهه شصت تحت تاثیر رشد جمعیت و موج مهاجرت به شهرها بود، در حالیکه پدیده مهاجرت و نرخ رشد جمعیت در دهه هفتاد کاهش یافت.
  • فریبز رئیس دانا صفحه 22
    طرحهای جامع و تفصیلی، مجموعه های شهری، ناحیه شهری، طرحهای موضعی و موضوعی، طرحهای نوسازی و بهسازی و در دو سال اخیر سه تجربه طرحهای راهبرد توسعه قزوین، بندر انزلی و شاهرود، مالامال از نمودها و فرانمودهای شهریاند. طرح راهبردی توسعه شهر قزوین که توسط نگارنده و با دیدگاه متفاوت و نقد روش های نمودگرا انجام شد، هرگز نمونهای موفق بهشمار نمیآید ولی تلاشی است مقدماتی (با بهرهگیری از طرح پیشین دانشگاه امامخمینی و نظرسنجی های کارشناسی و اجتماعی در این شهر) برای بیرون آمدن از بنبستها و تله های نمودگرایی که سبب ایجاد بحران در برنامهریزی، طراحی و مدیریت شهری ایران شده است. این بحران نشان میدهد که تامل و تفکر درباره شهر، اغلب اوقات حتی از روش ارسطویی، که در صدد کشف قوانین اساسی در روندها و جریانهای مشهود بود، عقبتر است.
    نمودهای شهری که در مطالعات طرح جامع و بهویژه سه طرح جامع تهران (1349، 1370 (ساماندهی) و 1385- مصوب 1386) مشهودند، عبارت است از: شبکه اصلی معابر، سازمان فضایی (شامل مراکز شهری، منطقهای، ناحی های)، پهنهبندی (شامل پهنه های سکونت، فعالیت و حفاظت) که هریک از حیث ساخت، سطوح، سرانه و تراکم ساختمانی بررسی میشوند. اما نمودهای دیگری که منتهای ژرفاندیشی این طرحها بودهاند، عبارت است از: جمعیت (برحسب محله ها و طبقهبندی تراکم جمعیتی) و فعالیتهای اصلی اقتصادی و اجتماعی. این نمودها میتوانند واقعیتهایی را بیان کنند، اما پرده از راز زندگی شهری و آن نیروهای پدیدآورنده شهر برنمیدارند. شاید این نمودها تاحدی بیانگر لایه های پنهانی جامعه شهری باشند، اما ژرف و کاونده نیستند و توان کشف رابطه های اجتماعی- اقتصادی لایه های پنهان شهر را ندارند لذا همچنان حقیقت شهر ناخوانده باقی میماند. اهتمام فراوان برای نوسازی بافتهای فر سوده و فقیرنشین، ساماندهی خدمات شهری ناموثر، حل معضلات ترافیکی و...، در طرح جامع سال 1385 تهران مورد توجه جدی بوده است. اما ایده کارشناسی برای حل این مسائل در طول عمر آینده طرح جامع، ناممکن است مگر آنکه تحول و بازبینی آن به طور مستمر، روشمند و مبتنی بر اندیشه صورت پذیرد.
    کلیدواژگان: طرح جامع، روش شناخت، تحققپذیری، تهران
  • صفحه 28
  • محمدصالح شکوهی بیدهندی، کیوان خلیجی صفحه 31
    این مقاله به مرور دلایل تحقق نیافتن طرحهای شهری میپردازد. بدین منظور ابتدا مبانی نظری طرحهای جامع تعریف میشوند، محتوای آنها بررسی و پس از شناخت نقاط ضعف و قوت آنها، دلایل عدم تحققشان بررسی میشود. سپس به عنوان نمونه موردی، طرح جامع شهر بانه مورد بررسی قرار گرفت تا میزان تحقق اهداف آن سنجیده شود.
    کلیدواژگان: طرح جامع، طرح تفصیلی، بانه، برنامهریزی شهری، تحققپذیری
  • کاوه حاجی علی اکبری صفحه 38
    امروزه در اطلاق صفت «فرسودگی» به بخشهایی از کالبد شهر، بین کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد و برخی صاحبنظران اعتقاد دارند که واژه «فرسوده» به درستی گویای وضعیت این محدوده ها نیست. برخی اسناد اخیر عبارتهایی از قبیل «نابسامان» یا «نیازمند مداخله» را پیشنهاد میکنند. اما فارغ از عنوان مسئله، میتوان شکلگیری بافتهای فرسوده شهری در ایران را تحت تاثیر چند عامل بررسی کرد: شکلگیری بافتهای فرسوده در مرکز شهرها ناشی از کاهش مطلوبیت سکونت و فراغت (در اثر گسترش شهر و ایجاد نواحی توسعهیافتهتر) یا غلبه شدید فعالیت بر سکونت است. این عامل به تدریج سبب تهیشدن محدوده از ساکنان اولیه و استقرار گروه های اجتماعی جدیدی می شود که به دلیل عدم سابقه سکونت طولانی و احساس تعلق به بافت، حداقل کوشش را برای زنده نگاه داشتن محله نداشته و زمینه فرسودگی را فراهم میسازند. تداوم این جریان و افزایش تراکم فعالیتهای تجاری، کارگاهی و تولیدی شرایط سکونت را محدودتر کرده و سبب تشدید فرسودگی میشود.
    عمده بافتهای فرسوده شهری، پیرامون مراکز شهری، به دلیل رشد یکباره و بدون برنامه شهر شکل گرفته است؛ این رشد، خود ناشی از مهاجرت و به عبارت دیگر انفجار جمعیتی است که در طی 50 ساله گذشته کلانشهرها، بهویژه تهران را تحتتاثیر خود قرار داده است. مهاجرت اقشار کمدرآمد با دارایی ناچیز از شهرها و روستاهای مختلف منجر به ایجاد الگوی ناقص توزیع زمین شده و محدوده هایی با تراکم جمعیتی بالا، خدمات پایین و الگوی نامتوازن دسترسی را شکل داده است. نبود برنامهای مؤثر در کنترل و مدیریت توسعه شهری مهمترین عامل این امر است.
    توسعه ناگهانی شهرها برخی هسته های روستایی پیرامون را نیز بلعیده و در بر گرفته است. تفاوت ساختار هسته طبیعی روستایی و شکل غالب شهر نیز سبب عدم امکان توسعه پایاپای این نواحی، کاهش میل به سکونت و در نتیجه فرسودگی میشود.
    در نهایت میتوان به سکونتگاه های غیررسمی اشاره کرد که در میان شهرها شکل میگیرند و به دلیل مسائل حقوقی، امکان نوسازی و بهسازی در آنها فراهم نیست. ساختوساز شبانه و غیررسمی با حداقل ایمنی جزء ویژگی های بارز این محدوده ها است.
    کلیدواژگان: نوسازی، تحققپذیری، بافت فرسوده، تهران
  • رعنا تقدسی صفحه 42
    نظام برنامهریزی شهری در کشور ما طی دهه گذشته عمدتا به سمت استفاده از شیوه برنامهریزی راهبردی و انجام طرحهای توسعه شهری در قالب طرحهای راهبردی-ساختاری گام برداشته است. پس از تهیه چند طرح ساختاری جایگزین طرحهای جامع در چند شهر کشور در سالهای اخیر و طرحهایی از قبیل طرح توسعه گردشگری، شاید بتوان از میان مهمترین و جدیدترین طرحهایی که به این شیوه تهیه شده اند، به طرح راهبردی-ساختاری توسعه و عمران شهر تهران (طرح جامع تهران) اشاره نمود که پس از فراز و نشیبهایی که در مسیر تهیه و تصویب طی نموده و با وجود نقدهای گوناگونی که تاکنون بر آن صورت گرفته است، در حال حاضر به همت نهاد برنامهریزی توسعه شهری تهران در مرحلهی پیادهسازی و اجرایی شدن تدریجی «برنامه ها و طرحهای موضعی و موضوعی» تعریف شده در آن قرار دارد.
    اما شاید بخشی از نقدهای وارد بر این طرح مهم در تاریخ شهرسازی ایران را بتوان ناشی از این امر دانست که همپای گرایش روزافزون به تهیه طرحهای راهبردی- ساختاری در ایران (که خود البته عنوانی تلفیقی است)، تحول لازم و کافی در دیدگاه های نظری و مهارتهای عملی مدیران و کارشناسان شهرسازی کشور صورت نگرفته است و این تغییر رویکرد در تهیه طرحها، بیش از اندازه شتابزده و در نتیجه علاقمندی سطوح بالای مدیریتی و نیز سطوح علمی- دانشگاهی به همگامی با دانش روز دنیا و مطرح نمودن تجربهای جدید در تهیه طرحهای شهری صورت گرفته است.
    در مقطع زمانی حاضر، شاید بهترین و سریعترین راه برای یافتن شیوه های عملی – و نه مبتنی بر روش آزمون و خطا - در بحث تحققپذیری طرح جامع اخیر تهران و طرحهای مشابه، استفاده از تجربیات کشورهایی است که سابقهای بسیار طولانیتر در تهیه طرحهایی از این دست دارند. از میان کشورهایی که نظام برنامهریزی شهری - منطقهای آنها سابقهای طولانی در تهیه طرحهای راهبردی دارند، کشور انگلستان یکی از موفقترین تجربیات تهیه و بازنگری در قوانین مربوط به تهیه طرحهای توسعه شهری در سطوح مختلف را داراست. نوشتار حاضر بر آن است تا با نگاهی کوتاه به سابقه طرحهای راهبردی- ساختاری در انگلستان، آموزه هایی از موارد مندرج در قوانین مصوب این کشور در زمینه نحوه تاثیرگذاری مباحث پایش و ارزیابی در تحققپذیری این قبیل طرحها را مطرح نماید.
    کلیدواژگان: انگلستان، طرحهای ساختاری، توسعه شهری
  • صفحه 48
  • ناصر براتی صفحه 50
    مدتی است که در محافل علمی و حرفهای شهرسازی در ایران بحث روش برنامهریزی شهری جدیدی به نام برنامهریزی شهری راهبردی (استراتژیک) مطرح شده است. در کشورهای دنیا در بسیاری از موارد روش های جدید در این عرصه ابتدا در محافل علمی مطرح و سپس به تدریج به داخل جامعه راه پیدا میکنند. با اینکه این روش از مدتها قبل تئوریزه شده و تجربیات متعددی از آن در جهان به دست آمده ولی برای تجربه درست و کامل آن در ایران این روش باید در یک شکل و ساختار علمی و آکادمیک پیاده میشد تا امکانات و محدودیتهای آن، با توجه به شرایط خاص کشورمان، مشخص میگردید. این امر خوشبختانه در مورد تدوین برنامه توسعه راهبردی شهر قزوین به وقوع پیوست. هرچند بدون مراجعه به اصل گزارشهای این برنامه و یا کتابی که براساس آن به چاپ رسیده است نمیتوان به چند و چون این نوع برنامهریزی پیبرد ولی در اینجا ضمن اشاره بسیار مختصر به این برنامه سعی می شود به برخی از نتایج عملی آن اشاره شود.
    کلیدواژگان: شهرسازی، برنامهریزی راهبردی، قزوین
  • صفحه 54
    شهروند تحت سلطه بوروکراسی و سازمان های پیچیده زندگی مدرن، سندیت (authenticity) خود را گم میکند و درجریان بازیابی خود هم به دنبال نمود (appearance) و هم شبهرخدادها(pseudo-events) میگردد.
    این مسئله که معماری و معماری منظر قابلیت پذیرش ساختاری روایی و داستانگونه را داشته باشد، مورد تردید است. در طراحی منظر میتوان از جای گشتها و ترکیبهای بیشماری استفاده کرد، اما نمیتوان این روایت فراتر از داستان را به گونهای خطی جهتدهی کرد.
    هنر شهری(public art، urban art) به طور عام و «دیوارنگاره شهری» به عنوان مصداقی از آن، عینیتی مولد است که توانایی خلق کیفیت روایتگری خطی و تداعیگری را - که ضامن سرزندگی و حس تعلق شهروند است - داراست. نوعی خوانش بینامتنی میان ادبیات، معماری، منظر شهری، فرهنگ فولکلور، هنرهای تجسمی و... است که میتواند مرز میان فرهنگ و زندگی را کمرنگ کند.
    کلیدواژگان: دیوارنگاره، نقاشی دیواری، هنر شهری، رسانه جمعی، هویت جمعی
  • زهرا زمانی صفحه 58
    امروزه در محیطهای شهری با گذراندن بیشتر اوقات زندگی در داخل ساختمانها، شکاف عمیقی با نحوه زندگی گذشته به وجود آمده است. در گذشته بچه ها میتوانستند بدون هیچ محدودیت و نظارتی بازیکنند، به جستجو بپردازند و با طبیعت ارتباط متقابلی داشته باشند. زندگی کودکان امروز بیشتر ساختارمند و تحت نظارت است که فرصت کمی برای بازی آزاد، یادگیری و اکتشاف به آنها میدهد؛ زیرا محدوده بازی آنها بسیار کوچک شده است. این مقاله به اهمیت طبیعت در زندگی کودکان میپردازد تا ضرورت بازگرداندن این محیطها به زندگی کودکان بیشتر درک شود.
    کلیدواژگان: طبیعت، تکامل، محیط زیست، کودک
  • سمانه یاراحمدی صفحه 62
    انبوه توده های ساختمانی و ماشینگرایی مرکز شهر که عموما محصول توسعه تکنولوژی است؛ جایی برای میل به زیباشناختی و طبیعت گرایی انسان باقی نمیگذارد. بنابراین در نوشتار ذیل رویکرد ما، چگونگی ارتباط انسان با محیط شهری و ایجاد فضایی که میان نیازهای روانشناختی و پتانسیلهای محیط شهری تعادل برقرار کند، خواهد بود. «باغ مجسمه ناشر» در مرکز شهر دالاس تلاشی است برای رسیدن به این تعادل که با ایجاد واحهای سبز محل رویدادهای مردمی و خاطره خوشی از شهر باشد.
    کلیدواژگان: باغ مجسمه، درختان بومی، آب، رویکرد مدرنیسم
  • محمدرضا بمانیان صفحه 68
    در طول تاریخ، فناوری از هرنوع، نه تنها خنثی به نظر نرسیده بلکه محصول کوششها، دیدگاه ها، ایده ها، انگیزه ها و ارزشهای افراد، گروه و جوامع بشری بوده است. فناوری فارغ از ارزشهای انسانی و محیط وجود ندارد. همیشه رابطه مستقیمی بین فناوری و ایدئولوژی وجود داشته بهطوریکه همواره ارزشهای انسانی جریان و مسیر آن را تعیین کرده است. محاسن و معایب فناوری و بهرهبرداری از آن نسبی است و بستگی به شرایط، امکانات، محیط و اهداف موردنظر آن دارد.
    کلیدواژگان: محیط زیست، ارزشهای انسانی، علم جدید، علوم اسلامی، فناوری، اخلاق، سیاست
  • اعظم جعفری صفحه 70
    تکنولوژی در هر حوزه که وارد میشود، دانش و مهارتهای مختص خود را به همراه میآورد و موجد ارزشهایی می شود که اغلب در تقابل با فرهنگهای کهن، ارزشها، آداب و رسوم و شیوه های زندگی و حتی زبان و ادبیات کشورهاست و در بسیاری موارد، پژمردن و ازبینرفتن فرهنگهای ملی و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی کشورها را در پی دارد. بههرحال پیشرفت شتابان تکنولوژی، فرهنگی را به وجود آورده که تدریجا ارزشهای خود را جهانی میکند.
    اما در شرایط دنیای امروز و به حکم عقل، نه میتوان از کاربرد محصول تکنولوژیک چشم پوشید و نه میتوان چشم بسته به آن اعتماد کرد؛ به خصوص که اکنون آگاهیم که علم و تکنولوژی منحصرا در جهت سودرسانی به بشر، به خدمت گرفته نمی شوند، بلکه می توانند در جهت نابودی او نیز عمل کنند.
    کلیدواژگان: معماری، تکنولوژی، فلسفه تکنولوژی، آموزش تکنولوژی معماری
  • سارا گیلانی صفحه 72
    افزایش جمعیت جهان و نیاز آنها به طبیعت اطرافشان برای مرتفع نمودن نیازهایشان، تاثیرات مخربی بر طبیعت گذاشته است. از جمله این تاثیرات میتوان به گرمشدن کره زمین، آلودگی هوا، آب و زمین، آسیب به لایه اوزون، تهدید منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر، جنگلزدایی، تخریب خاک، افزایش میزان پسماندها و انقراض گیاهان و حیوانات اشاره نمود. بهنظر میرسد به کمک مفهوم پایداری در نحوه معماری و ساختوساز بتوان اهدافی چون حفظ طبیعت، جلوگیری از آثار تهدیدکننده آن و در عین حال پاسخ به نیازهای انسان را محقق ساخت. در این راستا میتوان با نگاه علمی به معماری، راهحلهایی برای مسائل موجود ارائه نمود که ضمن پاسخ به آنها، طرح و فضای معماری را نیز تحتتاثیر قرار دهد. در این مقاله، ابتدا پیشینه موضوع پایداری بررسی شده، سپس، تعریف پایداری و مفهوم آن در معماری و جنبه های مختلف آن مورد مطالعه و شناسایی قرار میگیرد.
    کلیدواژگان: محیط زیست، انسان، فناوری، توسعه پایدار، کیفیت مکان
  • محمد شریف شهیدی صفحه 74
    طبیعت طراحی زبردست و مهندسی چیرهدست است که هم در انتخاب فرم و شکلهای یک جسم (متناسب با نیاز آن) بهترینها را انتخاب میکند و هم در انتخاب اسکلت و مکانیسمی که به آن جسم ایستایی و دوام ببخشد، سادهترین، متناسبترین و مؤثرترین را بهکار میگیرد. جالب است که در طبیعت، فرم یک جسم و اجزای برپادارنده و شکلدهنده آن به صورت متقابل، یکدیگر را تعریف میکنند. بر این اساس در اواخر قرن بیستم نیز، توسعه و پیشرفتهای تکنولوژی و پژوهشهای انجامشده توسط برخی از معماران و مهندسان، این امکان را برای ساختن سازه های سبک فراهم کرد و در واقع یکی از دستاوردهای بزرگ در زمینه معماری و مهندسی، توسعه سازه هایی با وزن کم بود که این کار تنها با الهام از ساختارها و تئوری های طبیعی ممکن میشد. بهطور کلی معماری میتواند در تقلید از طبیعت 3 رویکرد را دنبال نماید: 1- رویکرد فرمی: در این رویکرد طبیعت به صورت سمبل وارد عرصه معماری میشود.
    2- رویکرد سازهگرا: در این نگاه به اجسام طبیعی از منظر ساختاری جهت تحمل نیروها نگریسته میشود.
    3- رویکرد تکامل گرا: در این بخش الگوهایی از رشد موجودات یا ارگانهای طبیعی وارد عرصه معماری میشود.
    در این نوشتار سعی شده است تا دیدگاه هایی در خصوص رویکرد دوم یعنی رویکرد سازهگرا ارائه شود. نمودهای شاخص این رویکرد سازه های کابلی، سازه های بادی، سازه های پوستهای و گنبد ژئودزیک هستند.
    کلیدواژگان: طبیعت، ارگانیسم طبیعی، عملکرد، فرم، سازه
  • کتایون تقی زاده صفحه 76
    مطالعه تاریخ و سیر تکنولوژی در جهان کاملا این مسئله را هموار نموده که پیدایش امکانات جدید، بسیاری از اندیشه های نوین را به‎همراه داشته است. ارتباط فنی با تفکر نمی‎تواند در زمینه‎ای انتزاعی قرارگیرد و پیوند درست آن موجب رونق در بسیاری از امور کشور و یا تمدنی است که معماری، جاده، پل‎سازی و. .. در این دسته رویکرد قرار دارد.
    از آنجا که رشته معماری با ساخت‎وساز ارتباط مستقیم دارد، نحوه شکل‎گیری بهینه کالبد اجرایی، وابسته به مواد و مصالح، تکنولوژی عمومی و نیروی انسانی ماهر بوده که در این نوشتار مقوله تکنولوژی مدنظر قرار گرفته و برخی عوامل تشکیل دهنده آن و همچنین موانع و تنگناهای عدم گسترش تکنولوژی در صنعت ساخت و ساز در ایران بررسی می‎شود.
    کلیدواژگان: تکنولوژی معماری، صنعت ساخت‎وساز، توسعه تکنولوژی
  • محمو د فیض آبادی صفحه 78
    در قرن اخیر، شهرهای جهان و بهویژه جوامع توسعه نیافته، با هجوم رویکردهای صنعتی و تکنولوژیک در مصالح و شیوه ساخت روبرو شدند و این در حالی بود که بسیاری از متفکران معماری و شهرسازی معاصر ایران با تاکید بر هویت فرهنگی، تحولات تکنولوژی و علوم را نادیده گرفتند؛ چنانکه گویی تکنولوژی با فرهنگ و معماری بومی سازگار نیست و هویت فرهنگی، در تکرار الگوهای گذشته معماری خلاصه شد. این رویکرد نه تنها به بازیابی هویت فرهنگی منجر نشد بلکه جامعه معماری با فهم ناقص از این پدیده به پاسخگویی نیازها و مناسبات جدید خود مبادرت ورزید و نتیجه آن شکلگیری ساختمانهایی شد که نه تنها دارای اصول معماری و مهندسی نیستند بلکه نشانهای از نمودهای فرهنگی نیز در آنها دیده نمیشود. نگارنده معتقد است تکنولوژی در صورت انطباق بر معیارهای فرهنگی میتواند موجد هویت بومی و ملی شود.
    کلیدواژگان: تکنولوژی، فرهنگ، معماری
  • علیرضا نوروزی طلب صفحه 79
  • صفحه 80
  • حسین رجبصلاحی صفحه 82